اين جمعه

دهنگ

آقای عبدالله ابراهیمی خطبه این جمعه را با این جمله آغاز کرد که هر کس فطرتا و ذاتا نیازمند دوست و هم کلامی است که با او درد و دل بکند،با او مشورت بکند و این چیزیست طبیعی. خداوند در قرآن کریم می فرماید:ای مؤمنان نگیرید برای خودتان دوستان دروغین،دوستانی که به دنبال پی بردن به همه رازهای زندگیتان هستند و در جای دیگر می فرماید دوستانی که رابطه آنها براساس تقوا نباشد، در آخرت دشمنان همدیگر هستند. ایشان در ادامه گفتند در اولین آیات سوره فرقان خداوند چنین می فرماید:به یاد می آورد کسی که به خودظلم وستم کرده است و با ندامت می گوید ای کاش راه رسول (ص) را انتخاب کرده بودم،راهی را گرفته بودم که سعادت و خوشبختی آخرت را برایم به ارمغان می آورد.ای کاش در زندگی خصوصیم از روش و سنت رسول پیروی می کردم.وای بر من ،ای کاش با فلانی دوست نمی شدم ،ای کاش فلانی در مسیر زندگیم قرار نمی گرفت،ای کاش با عقل و خرد دوستم را انتخاب می کردم تا به چنین روزی نمی افتادم. وی ادامه دادند: رسول الله (ص) می فرمایند از ظلم بترسید و بزرگترین ظلم شرک است. خداوند در سوره ی لقمان از زبان لقمان می فرماید: ای فرزندم هرگز شرک به خداوند نیاور چون شرک بزرگترین ظلم است.بزرگترین ظلم در حق خود این است که هر کس از راه خدا و رسول دوری کند و راهی که خود می خواهد را دنبال کند.اگر به کسی بگویی چرا نماز نمی خوانی؟ و یا چرا روزه نمی گیری؟در جواب می گوید دلم می خواهد!!! این افراد تابع هوای نفس خود هستند و این بزرگترین ظلمی است که در حق خود می کنند. آقای ابراهیمی در آخر خطبه گفتند: تنها راه حل مشکلات فردی و اجتماعی پیروی از آیات خداوند و دستورات پیامبر اسلام (ص) است...



نظرات شما عزیزان:

همشهری
ساعت11:25---16 آذر 1391
همین مونده بود که به شیخ ابراهیمی که در هر جایی خطبه می رود از او به جز تعریف نمی توان شنید این القاب را نسبت بدهند راستی آیا تا به حال از پدر ومادرخود دربارهی خطبه هایی که در قبل ارائه میشده چیزی شنیدی پس خوب است ادم یک کم قدر شناس باشد چون در زمانهای قبل ازآقای ابراهیمی همه خطبه ها به زبان عربی گفته میشده وحتی مردم متوجه خطبه هم نمی شدند وحتی شنیده میشه که در آن دوران کسی به نماز وروزه این قدر اهمیت نمی دادندپس جا دارد در اینجا از همه تلاشهای استاد وشیخ بزرگوار تشکر کرده واز خدا بخواهیم او را در این راه بیشتر وبیشتر توفیق دهد

فرار مغزها
ساعت19:10---9 آذر 1391
کسی جواب من رو نداد؟
پاسخ: سلام... همشهري محترم،هنوز جوابي به نظر شما داده نشده است.


احمد
ساعت14:27---4 آذر 1391
منم با این همشهری و حلف موافقم،ولی نباید در حد حرف بماند...

یک دهنگی واقع بین
ساعت11:19---4 آذر 1391
چند بار دیدم کسانی که در این وبلاگ مطلب مینویسنداز وجود حزب در نوشته هایشان استفاده کردند.و میخواهند این را بگویند که در روستای کوچک ما حزب وجود دارد.

برادر من!! در کشور ما هم آن که میگوید حزب میداند که حزب نیست .حالا توآمده ای بگویی در دهنگ حزب است.

من به عنوان یک فرد بی طرف از نوشته هایت بوی اختلاف را شنیدم.

ما همه یک حزب هستیم. حزبی به نام دهنگ.

اما اگر میخواهی کار درست انجام دهی بگو اختاف نظر بین مردم دهنگ. تو اگر کمی فکر کنی میبینی که در یک خانواده هم اختلاف نظر پیش می آید و برادر با برادر یا خواهر و برادر و حتی پدر و پسر هم در یک قضیه با هم اختلاف نظر پیدا میکنند و این هم طبیعی است چرا که اگر اینطور نباشد جامعه پیشرفت نمیکند. و این برخورد نظرات هست که موجب میشود افکار و اندیشه ها پالایش شوند و فکر بهتر و مناسب برگزیده گردد.

پس اگر واقعا خیر خواه هستی سعی کن دل های مردم را به هم نزدیک کنی و از نفاق بپرهیزی.

بالاخره این دهنگی که ما میبینیم در اثر تلاش های فرد یا گروهی به اینجا رسیده و رشد کرده است. از مدارس و مساجد و خیابان های زیبا و موزون و کتابخانه و درمانگاه و ... . ما باید اول شکر گذار خداوند باشیم که چنین بندگانی را در جامعه ما قرار داد که به امور میپردازند و دوما اینکه اگر ما هم میخواهیم کمکی به این ده خود بکنیم بیاییم با هم و در کنار هم این کار را انجام دهیم و با همدیگر بنشینیم و دوستانه مشکلات و مسایل روستا را بیان کنیم و برای رفع آن راه حل بدهیم . البته با حفظ احترام به حریم همدیگر. باید به این نکته توجه کرد که نباید مشکلات خود را در بوق کرنا کرده و جار بزنیم.

اگر میگوییم که مثلا فلان کار اشتباه بوده . برویم و به آن شخص و به او بگوییم و پیشنهاد بدهیم.

در نهایت میخواهم این را بگویم که بیاییم دلها را به هم نزدیک کنیم و عینک بدبینی را از چشمانمان برداریم و با دید مثبت همه چیز را ببینیم. و از اختلاف و تفرقه بپرهیزیم که این فقط کار منافقان است و منافقان همیشه بدبخت.
پاسخ: سلام... همشهری محترم،حزب ما همان حزب دهنگ است.حلف الفضول متعلق به همه ی ماهاست. ما در پی ایجاد تفرقه نیستیم.و همچنین با شما موافقیم که اختلاف نظر وجود دارد و این هم طبیعی است چرا که اگر اینطور نباشد جامعه پیشرفت نمیکند. و این برخورد نظرات هست که موجب میشود افکار و اندیشه ها پالایش شوند و فکر بهتر و مناسب برگزیده گردد. یکی از اهداف ما،هم رایی،ایجاد صفا و صمیمیت بین مردم و گروههاست. ما اینجا از همه ی عزیزان و بزرگانی که برای روستا زحمت کشیده اند و هم اکنون نیز در حال تلاشند قدر دانی می کنیم. همشهری محترم،وجود این وبلاگ نیز یکی از نشانه های ترقی نمودن روستاست.و نیت ما نیز همین است


فرار مغز ها
ساعت18:31---3 آذر 1391
سلام
میخواستم بگم چرا آقای ابراهیمی با سخنرانی جناب آقای سیدحسین توانا در خطبه روز جمعه مشکل داره؟ آقای توانا در اکثر روستا های توابع سخرانی کردن به جز روستای ما، آیا واقعا عبدالله ابراهیمی با ایشون کدورتی داره یا نه؟
اگه عبدالله ابراهیمی از این میترسه که سیدحسین توانا جاش رو بگیره باید بگم سید حسین توانا این قدر شناخته شده است که همه او را دوست دارن و مورد توجه کودکان و نوجوانان و سالمندان است!!!
به امید این که یه روز سیدحسین توانا در خطبه جمعه شکر فرمایند.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 3 آذر 1391برچسب:,ساعتتوسط حلف الفضول | |